سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

نام ابان سال های اخیر خاطره ای تلخ را برای امریکا یاد اوری می کند روز شکست و زانو زدن در برابر جوانان ایران زمین.

و خاطره بی سنگر شدنشنان در ایران است و برای ما مردم ایران این روز روزی سراسر شادی است .

13 ابان فقط روز تسخیر یک سفارتخانه در ایران نیست

روز تسخیر لانه جاسوسی است روزبیداری و هشدار به مزدوران زمان است

روز بیداری جوانان چه دانش اموز و چه دانشجویان است.

 امام خمینی(ره ) بار ها و بار ها  اهمیت این مسئله را به ملت عزیزمان گوش زد می کردند

به تعبیری انقلابی در قالب انقلاب اسلامی است چرا که ریشه فتنه و اشوب از کشور برکنده شده است

به یاد دانش جویان و دانش اموزان شهید این دوران ما هم این روز را گرامی میداریم

و یاد و خاطره شهیدان دوران انقلاب اسلامی فقط با حفظ ارزشها زنده و پویا در جامعه خواهد ماند.

 

با تشکر

مهدی حاجی نژاد


  

از جالب ترین ویژگی که مایکروسافت برای ویندوز های خود بوجود اورده شرایط کپی و چسباندن مطالب است

من یک نوینسده پارسی بلاگی هستم  انتظار دارم هر مطلبم یک بار حد اقل بازدید داشته باشد

و خدا را شکر شرایط در پارسی بلاگ به نحوی هست که در مورد هر مطلب بحث و تحلیل هایی از طریق نظر دهی و پیامرسان قابل بررسی است

اما نمایشگاه مطبوعات و خبر گزاری ها که این روزها حواشی خاص خود را دارند خود خبرساز ترین خبر شده است

مشکل خبرگزاری ها با روزنامه ها درچیست؟

خبر سازترین خبر این روزها در خبر گزاری ها ،شاکی شدن از روزنامه ها بخاطر کپی گرفتن از مطالب انها است که هر مطلب با نام نویسنده ای از همان رسانه بر روی کاغذ های رنگی درج می شود و نامی از خبر گزاری ها دیده نمی شود. و ناراحتی هایی برانی نویسندگان این مطالب در پی دارد.

اما مشکل روزنامه ها با خبرگزاری ها درچیست ؟

جالبه بدونید که بیش از نیمی خبر های روزنامه ها تکراری شده است یعنی اول از طریق خبر گزاری ها به سمع و نظر مردم می رسد 

و بعد از ان از طریق این رسانه پویا منتشر می شود اتفاقی در خور توجه است چرا که مشتری این روزنامه ها روز به روز کم و کمتر می شود.

اتفاقی بسیار ناگوار برای برترین رسانه های کشور است.

 

با تشکر

مهدی حاجی نژاد

 


  

 

ترور خاطره ای سیاه از دشمنان خواهد شد و اینده نافرجامی را برای خود مهیا می کنند....

حتما شما هم از خبر ترور مسجد چابهار با خبر شده اید

مسجدی که حالا رنگ و روی دیگری به خود می بیند با رفتن  و دیدن این مسجد  بدنت به لرزه می افتد این لرز از ترس نیست

بلکه روایتی از دیدن  دنیایی دیگر است 

عکس های جوانانی که فقط به بی گناهی محکوم به شهادت هستند وخوش به حالشان....

اما چرا ترور؟ چرا در این زمان؟ چرا در این مکان و هزاران سوالی که بر ذهن ما نقش می بندد

ترور از سالیان دراز با بشر همراه شده و متاسفانه اکثر اوقات  فقط برای منافع شخصی یک نفر و اقلیت بوده است و قربانیان زیادی را به همراه داشته است.

اما ترور های اخیر ؛ ترور شخصیت های بزرگ ایران از جمله دانشمندان هسته ای و همین ترور یک هفته پیش چابهار.

ترور های اخیر فقط برای ترس از آینده انجام گرفته است اما سازمان سیاه و دیگر همدستانشان میدانند که سدی برای مانع شدن پیشرفت جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد

ملت فهیم ایران دارای اراده و ایمان بالایی می باشند و می دانند حکومتشان مانند حکومت های منطقه وابسته و متکی به هیچ دولتی نیست.

ترور هایی که ما میبینیم از اتاق کنترل ترور یعنی اسراییل سرچشمه می گیرد کشوری که ضعف خود را با انجام ترور نمایان کرده است.

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با در دست داشتن سربازان گمنام امام زمان توانسته همه راههای نفوذ این اهریمنان بدخواه جمهوری اسلامی را ببندد.

اینکه ما ترور هایی می بینیم بخاطر ضعف این تیم بزرگ مقاومتی نیست بلکه نشان از خود فروشی  افراد قلیل و بسیار اندک وطن فروشانی و گاه جوانانی پیرو شیطان است که بخاطر کسب اندک ثروتی دست به هر کاری می زنند .

چرا منطقه سیستان و بلوچستان ؟

این منطقه جغرافیای خاص به خود را داراست منطقه ای مرزی و دارای مردمانی فقیر و مظلوم است

اینکه واژه فقیر و مظلوم بکار برده میشود به این معناست که فقر این منطقه فقط بخاطر وجود گروهک هایی برای زیر دست داشتن مردم همین منطقه برای انجام عملیات های خود است تا بتوانند بین شیعه و سنی تفرقه اندازی کنند همان نقشه انگلیسی وار و حالا اسراییل های بدخیم منطقه است.مظلومیتشان را همه می بینیم که به را حتی با انجام ترور های وحشتناک به شهادت می رسند. و هیچ وقت صدای اعتراضشان بلند نمی شود.

بعد از به دار اویخته شدن گروه ریگی منطقه رو به ثبات می رفت اما باز همان اتاق های ترور با گرفتن اعضای جدید خواسته اند از ضعف خود،

به مردم ایران این چنین بگویند و ضربه ای زده باشند اما کور خوانده اند و بلوچ های همیشه بیدار و همیشه در صحنه به انها از ایمان و اراده خود خواهند گفت 

و شهیدانشان را برگ زرینی از وقایع تاریخ منطقه اشان بر خواهند شمرد

چرا در این زمان؟

زمان زمان حساسی نسبت به گذشته است ، ایران دارای جمعیتی جوان است ، و جوانان مطمئنا آینده را خواهند ساخت و....

با انجام همچنین کار هایی جز جذب جوانان به سمت خود هیچ هدفی را دنبال نمی کنند. در زمان فعلی تحریم ها فشار هایی از لحاظ اقتصادی به خانواده ها وارد می کند اما صبر و ایمان به خدا همه  گره های کور را از سر راه خواهد برداشت . ما در استانه انتخابات جدید هستیم

و مطمئنا بزرگترین حامی دولت جمهوری اسلامی ایران ملت فهیم و همیشه در صحنه خود است.

موفق و سربلند باشید

 

با تشکر

مهدی حاجی نژاد

 

 


  

تعجب نکنید این جمله در چند روز اخیر بارها در رسانه های غربی و اسراییل محور پخش شده است

مردم شمال شرق سودان بی دفاع ترین مردم دنیا به حساب می ایند

و بخاطر اینکه اسراییل می خواهد جنگنده  های خود را تست کند حق دارد به سودان حمله هوایی کند

سازمان ملل سکوت می کند 

کمی ان طرف تر ترکیه حریم هوایی سوریه را می شکند و جنگنده ترکیه ای در چنگال سوریان گیر می افتد

اما سوریه حق ندارد از سرزمین خود دفاع کند چون غرب با سوریه هم سو نیست چون ایران از سوریه حمایت می کند

حمله به سودان و کشتن چندین تن از افراد غیر مسلح و بی گناه فقط برای ترساندن کشور هایی همچون سوریه لبنان و... است

اما با امدن حق باطل نابود شده و بساط خود را جمع خواهد کرد

برای تعجیل فرج اقا امام زمان هر روز صلوات بفرستیم 


  

به نقل از مهر، سازمان بهشت زهرای تهران با انتشار کتابی بخشی از خاطرات کارمندان بزرگترین گورستان پایتخت را منتشر کرد.

بوی عطر سادات در سالن تطهیر

در یکی از خاطرات مندرج در این کتاب به نقل از فاطمه نبویآمده است: روز سرد و بارانی بود. وارد محل کار شدم، سرمون شلوغ بود، مرتب متوفا وارد سالن تطهیر می شد. من هم ناظر سالن بودم. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود. کارگرها، هم خسته و هم سردشون بود اما با این حل کار خودشون را انجام می دادن.

وقتی در سالن قدم می زدم متوجه نسیم خوشبویی شدم. معمولا هوای سالن تطهیر هوای خفه ای است که بوی متوفاهایی که از بیمارستان اعزام شده اند به شدت می پیچد. در میان این همه بو، این نسیم خوشبو برایم جای سئوال بود. ابتدا فکر کردم به کفن یکی از این جنازه ها عطر زده شده اما وقتی بیشتر کنجکاوی کرم دیدم خیر اینگونه نیست. رفتم نزدیک آخرین سنگ شستشو که جنازه ای را برای شستن داشتند آماده می کردند. متوجه شدم این بوی خوب از این متوفاست، باز هم تصور کردم لباس تن مرحوم را با گلاب یا عطر معطر کرده اند.

وقتی غسال لباس ها را از تن متوفا جدا کرد و در کیسه زباله قرار داد باز هم بوی عطر می آمد. دیگر مطمئن شده بودم این بوی خوش و عطر دل انگیز، از خود متوفاست.

وقتی نگاه به اسم مرحوم کردم دیدم ایشان از سادات هستند؛ جالب تر اینکه در موقع غسل دادن ایشان آوای خوش اذان ظهر جمعه در سالن طنین انداز شد. تازه یادم آمد که امروز جمعه است و ایشان از فرندان حضرت زهرا(س) هستند. به قدری راحت و آسوده آرمیده بود که تصویرش تا همیشه در ذهنم حک شد. برایش فاتحه ای قرائت کردم و از ایشان خواستم برای همه کارکنان سازمان بهشت زهرا(س) و مخصوصا سالن تطهیر دعا کنند. خدا را شکر کردم که در چنین مکان مقدسی مشغول به خدمت هستم و هر روز نکته جدیدی می آموزم. نکته هایی که تا اینجا نباشی و از نزدیک نبینی در هیچ مکتب و مدرسه ای نمی آموزی.

سنگ لحد پای دیش ماهواره

دانش پژوهنوشته است: ما که توی بهشت زهرا (س) کار می کنیم معمولا تلفنهای زیاد زنگ می خورد که همه هم کار متوفا دارند، شاید ما کارمان به خیلی از سازمان ها نخوره اما همه افراد از هر قشری با بهشت زهرا (س) کار دارند، بر همین اساس ما وقتی تلفنمان زنگ می خورد آماده ایم تا بگوییم خدا رحمتش کند.

زمان هایی هست که شخص تلفن میزند و ادعا می کند که زنگ زدم حالت رو بپرسم اما وقتی ته قضیه روشن میشود که طرف یا متوفا دارد یا با بهشت زهرا (س) کاردارد. حالا بگذریم این یک مقدمه بود برای اینکه بگویم یک روز پنجشنبه بعد از ظهر توی دفتر کارم نشسته بودم که همسرم زنگ زد و یادآوری کرد که باید به مراسم چهلم یکی از بستگان برویم و من متوجه شدم که یک مقداری هم دیر شده، بلافاصله دفتر رو ترک کردم آمدم سراغ ماشین که توی پارکینگ اداره بود، ماشین رو روشن کردم و حرکت کردم به سمت بیرون که ناگهان تلفن همراهم زنگ زد. آن طرف یکی از بستگان دور بود، بعد ازاحوالپرسی گفت فلانی کجایی؟

من همین طور که داشتم باهاش احوالپرسی می کردم طبق عادت همیشگی فکر کردم که چون این بنده خدا مادرش مریض سخت بود الان براش اتفاقی افتاده، پاسخ دادم چطور مگه؟ اتفاقی افتاده؟

گفت: نه تو بگو الان دقیقا کجایی؟ گفتم تو پارکینگ اداره ام و دارم میروم مجلس ختم فلانی، گفت: نیا بیرون همونجا باش! گفتم فلانی اتفاقی افتاده؟ گفت: نه! چند تا سنگ لحد بذارصندوق عقب ماشینت بیار خونتون من میام می برم . توی همین دیالوگ من فکر کردم این بنده خدا مادرش فوت کرده می خواد توی مسجد یا حیاط خونشون دفن کنه. ( یه همچنین تفکری داشت) دوباره گفتم: راست بگو اتفاقی افتاده ؟ سنگ لحد می خوای چیکار؟ گفت : ناراحت نشو اتفاقی نیفتاده من یک آنتن ماهواره خریدم میخوام پایه هاش رو با سنگ لحد روی پشت بام محکم کنم !! من که اصلا فکر نمی کردم با چنین درخواستی روبرو بشم ناخودآگاه تلفن همراهم رو قطع کردم و دیگه پاسخ ندادم.

هدیه شهید پلارک به کسی که او را شستشو داد

یکی از خطرات زیبا و معنوی که من در این 30 سال و 4 ماه خدمتم دارم در رابطه با توفیقی بود که خدا به من داد و شهید سید احمد پلارک را درک کردم. چون این شهید بزرگوار به قدری نورانی بود که حتی جنازه اش هم مکتب درس و معرفت بود. شهید پلارک را من شستم و غسل دادم. وقتی او را آوردند من به عنوان ناظر غسالخانه خدمت می کردم و خودم کمتر می شد جنازه ای را غسل کنم.

ولی وقتی جنازه این شهید عزیز را آوردند خودم دست به کار شدم. نه اینکه فکر کنید من می خواستم. خیلی از زمانها کار در دست ما نبود. یک نیرویی تو را می کشد به سمت جنازه؛ یعنی تو را هدایت می کند. وقتی جنازه مطهرش را آوردند، بوی عطر خوش تمام فضا را بوی عطر و گلاب می داد؛ حتی پس از دفن کردن او هم از قبرش و اطراف قبر بوی خوش و گلاب می داد و فضا را عطرآگین کرده بود.

این روز و این لحظات ارادی نبود. فقط خاطرات و تصویرهایی در ذهنم مانده که گفتن و وصف آن لحظات تا حدودی ممکن است. در حال شستن و غسل شهید پلارک گریه می کردم. به خدا که ارادی نبود!! نگاه کردم دیدم همه گریه می کنند و کسی حال خودش را نداره. چند وقت گذشت روایت بوی خوش و معطر شهید بزرگوار پلارک همه جا دهان به دهان گشت. همه برای زیارت قبر ایشان می آمدند به بهشت زهرا(س) و از نزدیک می دیدند و می شنیدند.

یک روز چند کارشناس به همراه پدر و مادر شهید پلارک به سازمان آمدند تا تحقیق کنند در رابطه با چگونگی غسل دادن شهید پلارک و اینکه چه کسی او را شسته و قبر را بازدید کنند و در مورد این موضوع اطلاعات جمع آوری کنند. در روز غسل و کفن و دفن شهید پلارک عکسی از او مانده بود. آن زمانی که من چهره او را باز کرده بودم تا به مادر و پدر شهید نشان بدهم، تصویر مرا گرفته بودند و بر اساس آن عکس آمدند سراغ من و در مورد چگونگی شستن شهید پلارک از من سئوال کردند. من تمام آنچه دیده بودم و حس کرده بودم را برای آنها گفتم، یادم هست حتی قبر شهید پلارک را با مواد شوینده شستند تا شاید اگر عطر و بویی غیر طبیعی باشد، برود. ولی باز هم معطر و خوشبو بود.

بعد از این ماجرا سالها گذشت و گذشت، جنگ تمام شد. صدام به سزای عمل خود رسید و راه کربلا باز شد و ایرانی های تشنه زیارت حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) برای دیدار یار روزشماری می کردند. من هم از این طرف شهر، در کنار مرقد مطهر شهدا دلم برای زیارت سرور و سالار شهیدان می تپید و ترس داشتم که آرزویش بر دلم بماند. شبی شهید سید احمد پلارک را در خواب دیدم، با همان لباس هایی که آوردندش برای غسل کردن، خیلی شگفت زده شده بودم و مسرور و شادمان لبخند می زدم و احوالش را می پرسیدم.

او رویش را به من کرد و گفت: خواسته ای داری؟ چیزی می خوای؟ من کمی فکر کردم و سریع گفتم بله؛ راستش را بخوای می خوام به پابوس آقام ابوالفضل العباس(ع) بروم، میشه؟! یک دفعه از خواب پریدم. فاتحه ای برایش خواندم و با شادی آن روز به اداره آمدم. چند روزی گذشت که دعای شهید سید احمد پلارک مستجاب شد و به زیارت کربلا مشرف شدم.

آری این است هدیه شهدا به کسانی که دوستشان دارند. خدا انشاءالله همه ما را از دوستداران و رهروان شهدا و امام شهدا قرار بدهد.


  

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، تصویری که مشاهده می کنید، در خرداد ماه سال 1380 ، با دوربین «اسماعیل داوری» در معراج الشهدای تهران برداشته شده است. خانواده ی شهید «ذوالفقار گوناگونی» برای تحویل گرفتن پیکر فرزتد خود آمده اند و درب تابوتِ شهید برایشان گشوده شده. شهید «گوناگونی» به سال 1362 در جزیره ی مجنون به شهادت رسید و پیکرش، 18 سال بعد، در جریان عملیات تفحص، کشف گردیده و به ایران بازگردانده شد.
روحمان با یادش شاد
 


  

 

رهبرمان این روزها تنها مانده است چون با شروع انتخابات هر گروه و دسته ای به سمت اهداف خود حرکت می کنند و هر گروه برای اتحاد بیشتر خود جلساتی مکرر برگزار می کند. و همه اینها انتظار حمایت رهبری را دارند.

اما ما نمی گذاریم رهبرمان تنها بماند بزرگترین دلخوشی رهبر ملت است .

ما ملتی با فرهنگی انقلابی ، با تمدنی ایرانی و با افکاری اسلامی هستیم ملتی با خاطرات تلخ و شیرین جنگ .

امروز رهبر ما با نزدیک شدن دور جدید ریاست جمهوری می توان گفت فشار زیادی را متحمل می شود

ایشان در وضع کنونی تحریم های جهانی علیه ایران دوست دارد روحیه ملت قوی و قوی تر بماند وبه همین دلیل با سن بالای خود با شور واشتیاق به جمع جوانان ، اساتید دانشگاه و حوزه می رود و همه قشرهای جامعه را به اتحاد فرا می خواند.

از همه این اوضاع و احول که بگذریم مشکل اصلی و مهم مملکت در حال حاضر اقتصاد و متاسفانه دزدی های داخلی است

ایشان انتظار دارند ملت در برابر وضع موجود در راهی برای شروع انقلاب جدید قدم بگذارند

انقلابی برای شکستن تحریم ها که تا کنون خوشبختانه برای پیروزی  این انقلاب،جوانان همین مرز بوم با شور و هیجان  قدم های بلند و نمایانی را برداشته اند.

حتما رهبرمان از ملت و دولت انتظاری جز اینکه به ارمان های انقلاب وفادار مانده و زیر پرچم جمهوری اسلامی به تلاش های خود ادامه دهیم را از ما نداردپس سعی کنیم پرچم نمانیم.

با تشکر

مهدی حاجی نژاد

 


  

 

چرا مردم عربستان به یکباره از حکومتشان متنفر می شوند؟

بعد از اتفاقات مبنی بر شروع انقلاب بحرین و انقلاب مردمی یمن ،آل سعود اشتباهی فاحش را انجام دادکاری که نباید می شد

بله سرکوب مردم بی دفاع (شیعه) و مظلوم بحرین و یمن ؛شلیک گلوله ای بسمت نابودی حکومت ال سعود بود

که از 14 ماه پیش صدا های مرگ بر دیکتاتور در شرق عربستان و بعد در جنوب و مرکز عربستان طنین انداز شد

با وجود همه این وقایع سردمداران عربستانی دست از کمک های مالی به اسراییل را نکشیده اند و تنفر خود را در بین ملتشان چند برابر کرده اند

عربستان از جمله کشور هایی است که از همان ابتدای جنگ های داخلی سوریه با مخالفان همراه شد و نیرو های زیادی از این کشور در سوریه حضور پیدا کرده اند و با انجام این کار سببی برای تنفر ملت های منطقه به حکومتشان شده اند.

عربستان قبل از انقلاب مصر با این کشور و اسراییل مثلثی قوی بوجود اورده بودند که خوشبختانه با موج بیداری اسلامی ملت مصر از این مثلث بیرون امد.

با نابودی حکومت مبارک ،حمایت دولتشان از اسراییل  شرایط را برای نظام سیاسی این کشورسخت ترمی کند چرا که بی دریغ اگر حمایتی از اسراییل شود مردم باز انقلاب خواهند کرد یعنی قدم گذاشتن جای پای مبارک پس مرسی نمی تواند خیانت کند.و شورای نظامی این کشور هم از اتفاقات گذشته تجربه ای کسب نموده است.

اما عربستان و چند کشور عربی که هنوز روابطی نزدیک با اسراییل دارند حالا می دانند که منطقه به دو دسته بزرگ تقسیم شده است

ایران ، عراق ، سوریه ، فلسطین،لبنان و تا حدودی مصر از یک طرف و در مقابل بحرین قطر و اسراییل قرار گرفته اند در این میان کشور هایی همچون کویت ، عمان و امارات متحده نقش بسیار اندکی در منطقه را بازی می کنند.

با نگاهی آماری می توان تشخیص داد جمهوری اسلامی جای دیکتاتوری را گرفته است و عربستان دست تنها گوشه گیر منطقه خواهد شد

و با حج امسال با شعار های مرگ بر دیکتاتور ، در خاک عربستان و مرگ بر اسراییل ، مرگ بر امریکا ال سعود را از اتفاقات منطقه ای با خبر کرده و لرزه ای به جان آنها انداخته است.

حج امسال با حضور یک میلیون و 600 هزاز نفر حاجی باعث شده صدای بلندتری از مسلمانان به گوش جهانیان برسد صدای تنفر از دیکتاتور های زمان .

آل خلیفه و آل سعود این روزها در بستر بیماری خفته اند و می توان امید وار بود حجاج سال آینده در کشوری با حکومت ودولت مردانی جدیدو مردمی قدم بگذارند

به امید پیروزی جهان اسلام

با تشکر

مهدی حاجی نژاد

 


  

 

 

یکی از جالب ترین اتفاق هایی که در سال 88 افتاد فعال شدن تریبون های ازاد در سراسر دانشگاههای کشور از طریق بسیج دانشجویی بود

مدت ها پیش یکی از اساتید دانشگاهی خیلی نگران از اتفاقات پیش رو بود

ایشان خیلی خلاصه وار فرمودند: صندلی "خالی "کلاس من نشانه اهمیت آینده کشور است!

تعجب کرده بودم که چرا استادی با این همه تجربه چنین جمله ای را سر زبان می اورد

تا اینکه یک هفته پیش تریبون ازاد دانشگاه در مورد آزادی بود

جمعیت عجیبی جمع شده بودند شاید نیمی ازکلاس ها تعطیل شده بود

یکی از خانم ها از جلو صف رفت پشت تریبون ودر همان ابتدای سخن خود گفت : آزادی ، برهنگی نیست

آزادی رفتن به سوی افکار نا سالم نیست آزادی یعنی رسیدن به ارمان های مهم شخصیتی در یک جامعه است

همه سکوت کرده بودن و در اخر با یک صلوات اومد پایین

نوبت به نفر دوم رسید باز یکی از خانم ها به پای تریبون رفت: این بار کمی تفاوت در تریبون دیده شد ایشان چنین شروع کردند

آزادی یعنی حق انتخاب ...،

یعنی جلو زدن از غرب...

ازدای یعنی مساوی بودن حق .......

خیلی براش دست زدن حتی از قسمت خانم ها صدای سوت شنیده شد

همین خانم در ادامه گفت: من به عنوان یک دختر شرایط انجام هر کاری را در جامعه فعلی ندارم

اما پسر ها با هر نوع ایده ای که وارد می شوند در کار خود می توانند موفق باشند

این خانم هم اومد پایین

نوبت به نماینده گروه ما رسید متنش رو خودم بهش داده بودم

و شروع کرد:

من به عنوان یک دانشجو حق دارم از فضای باز بهره مند باشم

بتوانم در هر لحظه با هر ایده به دنیا خودم نظاره داشته باشم

چون ما ازده ایم اما بهتر است برای جامعه امان قدم برداریم

ازادی را برای رسیدن به اهداف خود به تنهایی ندانیم

چون ازادی حق همه مردم جامعه است

زمان کمی نسبت به گذشت تغییر کرده است تا 10 سال اول انقلاب برای حجاب خانم ها حتی فشار های وارد بوده است 

10 سال دوم حجاب در بین خانم ها جا افتاد اما بعد از ان را ببینید

ایا مفهوم ازادی فقط حجاب زنان است ایا شکستن حریم های شخصی افراد جز قانون گریزی و صلب ازادی نیست و....

همین جا بود که سر وصدای بلندی شروع شد از یه طرف دست می زدن و سوت می کشیدن

و از طرف خانم ها صدای اعتراض شنیده می شد برام شوال شده بود که اعتراض می کنن

من همین لحظه بود که این جلسه را ترک کردم  رفتم سراغ کلاس دیدم اکثر کلاس ها خالیه

و اساتید هم نشستن پای میز و از خودشان پذیرایی می کنن

و حالا من به همان استاد می گویم

نه، کرسی کلاس شما مهم تراز کرسی های  آزاد اندیشی  دانشگاه است

چون کسی صدای دانشجو را نمی شنودجز خود دانشجو

اما صدای استاد را دانشجو برای نمره هم که  باشد می شنود

و در اینده هم به ان عمل می کندو باعث رشد و شکوفایی جامعه خواهد شد

با تشکر

مهدی حاجی نژاد

 

 


  

روزهایی است که شبکه های تلوزیون ایران از طرف نهادها و سازمانهای زورگوی غربی مورد بی مهری قرار گرفته است و تحریم ها را وارد مرحله ای جدید کرده اند.و حالا موضوعی که ما در این مطلب دنبال خواهیم کرد

آیا منظور اروپاییان که به قول خودشان سطح فرهنگی بالایی نسبت به دیگرجهانیان دارند چیزی جز محدود کردن ایران اسلامی می باشد

ما باورد داریم که جنگ نرم قربانیان زیادی را در دنیا به خود گرفته است شاید ایران اسلامی در 8 سال جنگ 800 هزار شهید در راه خاک و میهن خود داده باشد

ولی تمام شد و خاطرات تلخ و شیرین این جنگ 8 ساله در کتاب ها و افکار و... نقش بسته است و به عنوان یک سمبل از ان یاد می شود

چرا که همین شهدا انقلاب را نگه داشته اند و حالا به بحث جنگ نرم باز بر میگردیم جنگی که قربانی اش من جوان به تنها نیستم ، بلکه تمام جهان را مورد تهاجم خود قرار داده است فقط برای به حکومت رسیدن افراد و اشخاصی منفعت طلب روزانه هزاران جوان در مسیرهای انحرافی و کاملا شیطانی می افتند.

آیا جنگ نرم فقط من جوان را مورد تهاجم قرار داده؟

خیر - این روزها دیش های ماهواره ای به سقف خانه های ما محکم چسبیده اند و فیلم های ضد اسلامی و هالیوودی از طریق همین گیرنده خانگی مورد دید و بازدید بینندگان زیادی قرار می گیرد. پیرمرد بازنشسته ای پشت این فیلم ها می نشیند و نشستن پدر بزرگ خانواده تمامی نسل خود را به تشویق دیدن این پدیده شوم  می کند . و دقیقا اتفاقی خواهد افتاد که7 سال پیش فردی به نام بوش در مورد این پدیده به عنوان امتیاز نام برد. امروز امریکا و دیگر هم دستانش گزینه اول خود را جنگ نرم انتخاب کرده اند تحریم ها علیه ایران فقط برای تغییر افکار همین ملت به کار برده شده است . تا محبوبیت جمهوری اسلامی را از همه نظر کم کرده و لکه های سیاهی در دل مردم نسبت به حکومت بوجود اورندو باور کنیم که تاثیر بیش از حد و اندازه همین شبکه های ایرانی بر روی ملت ها باعث تحریم شبکه های تلوزیونی ما گردیده است.

تا به امروز 130 شبکه فارسی زبان بر علیه ایران فعالیت خود را گسترش داده اند و حتی بوسیله سریال های تلوزیونی خود میخواهند افکار ما را به سمت و سوء اهدافشان میل دهند.

خوشبختانه ملت فهیم ایران با رهبری شایسه حضرت ایت الله خامنه ای و به کمک دولت مردان فهیم خود توانسته در برابر این تحریم ها بایستند و خواهند ایستاد

فردا را فراموش نکنیم فردا نماز جمعه ای با شکوه تر از دیگر نماز جمعه ها بر گزار کنیم و صدای مر گ بر امریکا و مرگ بر اسراییل را به گوش همه کر های خفته دنیا برسانیم شاید بیداری ملت ها را ببینند

با تشکر

مهدی حاجی نژاد


  
   مدیر وبلاگ
کمی متفاوت
کلبه مهربونی ما همیشه جا برای شما داره فقط مهربون بشنیم جامون بشه اینجا ساحل کویر جنگل کوه همه را داره
نویسندگان وبلاگ -گروهی
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :10
کل بازدید : 430336
کل یاداشته ها : 432


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ