سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پزشک همراه

   ناز و غمزه امدادگر جماعت هم دیدنی بود و کشیدنی. اما به قول خودشان پزشک نه امدادگر!‌ چقدر ما بسیجیها مهم بودیم که شبهای عملیات پزشک همراه داشتیم!‌ چه اندازه هم این دکترها نگران حال ما بودند!

   آنها می گفتند: نترسید بروید جلو ما پشت سرتان هستیم فقط سعی کنید تیر و ترکش را از جایی بخورید که زخمتان قابل بستن و پانسمان کردن باشد. ما از فرط علاقه به آنها اطمینان می دادیم که روشی پیش بگیریم که به شهادت یا اسارت منتهی بشود و اگر جزییاتش را می خواستند بدانند، در توضیح آن می گفتیم: نمی خواهیم با قتل نفس بار شما را سنگین کنیم یا وسیله آموزش و کارورزیتان باشیم.


   مدیر وبلاگ
کمی متفاوت
کلبه مهربونی ما همیشه جا برای شما داره فقط مهربون بشنیم جامون بشه اینجا ساحل کویر جنگل کوه همه را داره
نویسندگان وبلاگ -گروهی
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :223
بازدید دیروز :265
کل بازدید : 428434
کل یاداشته ها : 432


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ