سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

  من مرغی داشتم که کم کم وارد 7سال می شد یک روز نه نه من اومد خونه من وبه من گفت این مرغ ازارداره من گفتم داشته باشه اون گفت تا قبل ازاینکه بمیره باید انرا بکشیم من خیلی ناراحت بودم راستش وبخو اهین حتی گریه کردم انها ان روز مرغ مرا کشتن ودریک غذای چرب ونرم گذاشتنش انها به من گفتند بیا بخور من گفتم نه این ازارو است

 همه ازمن خند یدنن من فهمیدم که اونه دروغ من دادندیادش گرامی باد


   مدیر وبلاگ
کمی متفاوت
کلبه مهربونی ما همیشه جا برای شما داره فقط مهربون بشنیم جامون بشه اینجا ساحل کویر جنگل کوه همه را داره
نویسندگان وبلاگ -گروهی
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :157
بازدید دیروز :81
کل بازدید : 429020
کل یاداشته ها : 432


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ