چگونه باید برای کنکور درس بخوانیم ؟ (3)
در ادامه ی مقالات قبلی که داشتیم بهترین راهکارهای صحیح درس خواندن را با توجه به روند تغییر کنکور بررسی می کردیم ، حال ادامه ی بحث را پی می گیریم :
بینش اسلامی :
خوشبختانه کتب درسی بینش ، بیشترین مورد استفاده را بین داوطلبان دارد. ولی باز هم اشکالاتی در مطالعه ی آن دیده می شود ، مثلا" اکثر داوطلبان به کتابهای قرآن 2و3 توجه نمی کنند در حالیکه بین 5 تا6 سوال از آنها مطرح خواهد شد .
خود کتاب بینش را هم کاملا" سطحی ، طوطی وار حفظ می کنند .
به همه ی اسمها و کتابها و تاریخها و آیه ها توجه نمی کنند ، پس حتی همین بینش به ظاهر ساده را هم باید بهتر از اینها بخوانیم ، چگونه ؟؟؟
1- همه ی درسهای کتاب بینش را خیلی خوب می خوانیم و یاد می گیریم .
2- سعی می کنیم عربی و فارسی تمام آیه ها را و اینکه این آیه یا حدیث در مورد چه موضوعی است را خوب یاد بگیریم و به خاطر بسپاریم .
3- تمام اسامی و نام کتابها و تاریخهای مهم ( خصوصا" دروس امامها در بینش دوم ) را که حتی در زیر نویس آمده ، به خاطر می سپاریم .
4- قرآن 2و3 را خوب و بخش به بخش عربی و فارسی باهم ، می خوانیم و یاد میگیریم تمام سر فصلها و اینکه کدام سوره مربوط به کدام موضوع
است را خوب به خاطر می سپاریم .
5- بسیار مهم !!!
مساله ی اصلی بسیاری از داوطلبان برای بینش فراموش کردن آن است نه خواندن آن .
برای جلوگیری از این پدیده به دستورات زیر عمل کنید :
_ زود به زود دروس خوانده شده را دوره کنید و تستهای آنها حداقل یک هفته پس از آخرین دوره بزنید.
_ بهتر است دوره فقط از روی کتاب درسی خودتان باشد ، چون وقتی شما برای اولین بار از روی کتاب درسی مطلب را حفظ کرده اید ، دقیقا" در حافظه ی بینایی شما شکل و رنگ و طرح و مطالب آن صفحه حک می شود ، پس اگر دوره هم همیشه از روی یک منبع باشد ، می تواند به یاد آوری توسط حافظه ی بینایی کمک کند .
_از خواندن جزوات خلاصه شده و گلچین شده ی بینش بپرهیزید ، زیرا خط به خط کتاب و حتی زیر نویسها مهم هستند و مورد سوال واقع خواهند شد .
_ احکام را خوب یاد بگیرید بعد حفظ کنید ، زیرا که جملات دروس احکام کمی ثقیل هستند و اگر شما درست حکم را متوجه نشوید ، قطعا" تست را اشتباه خواهید زد .
زبان انگلیسی :
کتاب زبان هم تقریبا" محروم واقع شده است .
اکثر داوطلبان گرامر را از روی جزوات می خوانند و معنی لغات را هم از آخر هر درس و یا لغتهای نوشته شده ، همراه با معنی ( به صورت فلش کارت و ....) حفظ می کنند .
در حالی که لغات زبان بسیار زیاد و فرارند و باید راهکارهای بهتری برای یادگیری آنها به کار گیریم . چگونه ؟؟؟
1- کتاب زبان ( مخصوصا" پیش دانشگاهی ) را از ابتدا شروع می کنید به خواندن و در آوردن معنی لغات از دیکشنری ( زیرا لغتی که در جمله یاد گرفته شود و با پیدا کردن به حافظه سپرده شده باشد ، خیلی عمیقتر و بهتر از لغتی که خارج از جمله با معنی حاضر و آماده حفظ شده است ،
در ذهن باقی می ماند ).
2- تمام بخشهای کتاب زبان از جمله لغات ، متنها ، صورت و پاسخ تمرینها و....
را باید بخوانید و لغاتش را در آورید نه اینکه به لغات آخر هر درس اکتفا کنید .
2- از معلم خود بخواهید تمام تمرینها را حل کند .
3- لغتها را سعی کنید با یک یا چند مترادف انگلیسی یاد بگیرید .
4- لغتهای مترادف و متضاد در کنار هم بسیار راحتتر به خاطر سپرده می شوند .
5- تستهای زبان را به صورت مخلوط بزنید نه طبقه بندی .
6- در هنگام زدن تست چه گرامر باشد چه درک مطلب و چه تست لغت ، صورت تست و گزینه ها را معنی کرده و لغات جدید را فیش برداری کنید.
این کار به شما کمک می کند دایره ی لغاتتان بسیار وسیع شود .
مخصوصا" اگر داوطلب شرکت در کنکور منحصرا" زبان هم هستید .
این یکی از کارهای واجب بر شما خواهد بود .
7- صحبت کردن در کلاس با همکلاسی ها یا در خانه با یکی از افراد تحصیلکرده ، به زبان انگلیسی دشوار ولی بسیار مفید خواهد بود.
8– لغات زبان را ، از روی کتاب درسی خودتان و درجمله دوره کنید .
9- لغات مهم را فیش برداری کنید تا در وقتهای تلف شده (اتوبوس ، مترو ، مطب دکتر یا صفهای مختلف ) بتوانید مروری برآنها داشته باشید.
اخطار !!!
داوطلبان علاقمند به زبان، فقط به شرکت در کنکور منحصرا" زبان اکتفا نکنید.
حتما" کنکور رشته ی اصلی خود را بدهید و در کنار آن در کنکور منحصرا" زبان هم شرکت کنید .
چرا که ظرفیت پذیرش و تنوع رشته در منحصرا" زبان بسیار پایین است .
در ادامه ی این سری مقالات در مورد دروس اختصاصی رشته های مختلف (به ترتیب : ریاضی ، تجربی ، انسانی ، ....) صحبت خواهیم کرد.
چگونه باید برای کنکور درس بخوانیم ؟ (2)
در ادامه ی صحبتهای قبل ،حال به اینجا می رسیم که آیا در واقع ،راهکارهای عملی برای درس خواندن وجود دارد که منجر به موفقیت در کنکور شود ؟
بله !!!
الف ) باید در طول سال تحصیلی حداکثر استفاده را از مدرسه ، کلاسها ، معلمین و دانش آموزان زرنگ کلاس بکنیم .
چگونه ؟؟؟
1- قبل از کلاس ، روزنامه وار درسی را که قرار است تدریس شود را می خوانیم .
2- خیلی خوب و دقیق به درس و صحبتهای معلم (که باعث بهتر جا افتادن مطلب می شود) گوش می کنیم و فعالانه نکات مهم و اشکالات خود را یادداشت می کنیم .
3- در آخر کلاس تمام اشکالاتی را که در ذهنمان است را می پرسیم .
( تا اینجا 60% یادگیری انجام شده است ) حال 40% بقیه :
4- دروس آن روز را همان روز می خوانیم و برخی تمرینهای کلیدی را انجام می دهیم تا درس و کاربرد آن کاملا" جا بیفتد و به بهترین وجه در حافظه حک شود .
5 – دوره ی دروس و تکمیل تمرینهای حل نشده را به روزی که فردای آن ، این دروس را داریم موکول می کنیم .
6- حل تستها و تمارین بیشتر را به روزهای تعطیل و جمعه موکول می کنیم .
7- برخی مطالب (مانند لغات زبان ، مترادفهای فارسی ، تاریخ ادبیات ، نام اشخاص و مکانها و تاریخ حوادث مهم ، فرمولهای ریاضی و فیزیک و...) را یادداشت کرده ، در وقت های تلف شده (داخل مترو یا اتوبوس ، زنگ تفریح و زنگهای بیکاری ، منتظر ماندن در مکانهای مختلف ) مرور می کنیم .
ب) باید از منابع موثق و مفید برای درس خواندن استفاده کنیم .
چگونه؟؟؟
به تاکید موکد سازمان سنجش، طراحان سوالات کنکور باید از متن کامل کتابهای درسی تدریس شده در دبیرستان و پیش دانشگاهی سوال دربیاورند، مخصوصا" در 2-3 سال اخیر که از قسمتهای بسیار ساده ی کتابها ( فیزیک ، در کنکور 84 ) چند سوال مفهومی درآورده بودند که نزدیک به 85% دانش آموزان نتوانسته بودند به آن جواب دهند .
پس واضح و مشخص است که اکثریت داوطلبان به متن کتابها اصلا" اهمیت نمی دهند .
اکثر داوطلبان با متن کتابها اینگونه برخورد می کنند :
زبان و ادبیات فارسی :
از تاریخ ادبیات ، فقط اسم نویسنده و نام کتابها را حفظ می کنند.
درمورد نثرها فقط کلمات مهم و خود آزمایی ها را می خوانند .
در مورد شعرها به معنی شعر و اصطلاحات مهم اکتفا می کنند .
درحالی که ، برای پاسخ دادن به سوالات ادبیات (بخصوص در 3-4 سال اخیر)
باید به همه ی کتاب مسلط می بودیم ، چگونه ؟؟؟:
1- تمام درآمدها و تاریخ ادبیاتها را خط به خط می خوانیم و به همه ی نکاتش از قبیل املا، نگارش ، صنایع ادبی اشاره شده ، نام مکانها ، اشخاص و
سبک ادبی آنها، کتب ، تاریخ حوادث و وقایع و... توجه می کنیم ، و موارد مهم را فیش برداری * می کنیم .
2- متن تمام درسها چه شعر ، چه نثر ، چه داستان و ... را خط به خط می خوانیم و موارد زیر را در هنگام خواندن بکار می بریم :
_ دور کلمات مهم از نظر املایی خط می کشیم .
_ زیر کلمات مهم از نظر معنایی خط می کشیم .
_ صنایع ادبی(مخصوصا" تشبیهات ، تلمیحات ، کنایه ها ، مجازها و...) موجود در متن را با مداد کنار هر جمله می نویسیم .
_ قسمت توضیحات را دقیق و کامل می خوانیم و تمام معانی آورده شده برای یک کلمه یا اصطلاح را حفظ می کنیم ، نه یک یا دو معنی را.
3-از معلم خود می خواهیم تمام خود آزمایی ها و پرسشهای آخر درس را تک به تک حل کند و در مورد آنها سر کلاس صحبت کند !!!
چون در کنکور 2 سال پیش دقیقا" از شعری که اصلا" در کتابهای درسی نبود سوالی داده بودند که حتما" باید آن شعر را همرا با معنی و مفهوم آن بلد می بودی تا بتوانی پاسخ آن تست را بدهی ، بعد از بررسی متوجه شدیم که در یکی از خود آزمایی ها فقط گفته بود فلان شعر را در کلاس بخوانید و در مورد آن بحث کنید .
4- اعلام و فهرست منابع و اشخاص و مکانها را از آخر هر کتاب بخوانید و فیش برداری کنید .
5- کتاب زبان فارسی (دستور یا گرامر) را خط به خط بخوانید (فقط به خواندن تعاریف اکتفا نکنید) و تمام مثالها و تمرینهای موجود را حل کنید، قواعد را حفظ نکنید بلکه یاد بگیرید تا بتوانید در هنگام نوشتن و خواندن متون دیگر از این قواعد استفاده کنید و برای جلوگیری از پدیده ی فراموشی ، به دوره ، از روی کتاب درسی خودتان ، فیش برداری های خودتان و تستهای سالهای قبل بپردازید .
عربی :
اکثر داوطلبان به هیچ عنوان از کتاب درسی استفاده نمی کنند ، چون این درس در پیش دانشگاهی (بجز در رشته ی انسانی ) تدریس نمی شود ،
کتب عربی به فراموشی سپرده می شوند و همه به خواندن یک کتاب کمک درسی یا جزوه و زدن تستهای طبقه بندی قناعت می کنند ، در حالی که در سالهای اخیر خیلی به ترجمه و درک مطلب در عربی اهمیت داده شده است و خیلی از تستهای قواعد هم در صورت معنی کردن درست سوال و گزینه ها حل می شوند .
پس باید به کل کتاب اشراف داشته باشید . اما چگونه ؟؟؟
1- ابتدا باید قواعد هر درس را از روی کتاب و جزوه ی مدرسه بخوانیم .
2- تمرینهای هر درس را بدون نگاه کردن به پاسخها حل می کنیم و تک تک آنها را در طول حل کردن معنی می کنیم .
3- بعد از جا افتادن قواعد، متن آن درس را خط به خط می خوانیم و جملات را تجزیه و تحلیل و معنی می کنیم .
4- سعی کنید معنی کلمات را در جمله یاد بگیرید تا بهتر در ذهن بماند .
5- تستهای عربی را به صورت مخلوط بزنید نه به صورت طبقه بندی ، زیرا مثلا" وقتی شما در حال زدن تست مجرورات هستید ، مسلما" ناخودآگاه گزینه ای که کسره دارد را انتخاب می کنید و متوجه نمی شوید بالاخره آن درس را یاد گرفته اید یا نه!!!
6- در حین زدن تست، سوالها و تک تک گزینه ها را معنی کنید حتی اگر تست ترجمه نباشد و فقط قواعد را در نظر داشته باشد.
چگونه باید برای کنکور درس بخوانیم ؟ (1)
یکی از بزرگترین دقدغه های ذهنی داوطلبان این است که به چه روشی باید برای کنکور، درس بخوانند .
آیا باید متفاوت از دوران مدرسه درس بخوانند ؟
آیا حتما" باید از کلاسهای کنکورو روشهای تستی استفاده کنند؟
آیا باید از کتابها و جزوات خاصی استفاده کنند؟
آیا باید خط به خط مطالب را حفظ کنند؟
آیا باید شب و روز درس بخوانند؟
آیا باید از خواب و خوراک و ورزش و تفریح بگذرنند؟
چه باید کرد ؟ کدام راه به موفقیت در کنکور ختم می شود ؟ و .....
از این به بعد سعی می کنم ، جواب این سوالات را به همراه مطالب جدید و دانستنیهای مفید در هر مقاله بگنجانم .
ولی برای شروع، اضطرار بحث چگونگی درس خواندن ، بیشتر محسوس است .
اولا" به علت مهم بودن معدل در کنکورهای سال آینده، باید در طول تحصیل بسیار خوب و عمیق درس بخوانید و با معدل عالی دیپلم بگیرید ، در راستای همین برنامه سازمان سنجش هم با مفهومی کردن سوالات در یکی دو سال اخیر داوطلبان کنکور را به خواندن دقیق کتب درسی و عدم استفاده از روشهای کوتاه و تستی تشویق کرده است .
این جملات را شاید خیلی شنیده باشید :
کنکور خیلی سخت بود !!!
سوالات وقت گیر بود ، هر چی حل می کردم به جواب نمی رسیدم !!!
همه ی اونارو حفظ بودم ولی نمی تونستم از 4 گزینه یکی رو انتخاب کنم !!!
بعضی سوالا اصلا" از کتاب نبود !!! و....
چرا ؟
چرا اینگونه شده ؟
چرا داوطلبان نمی توانند آن طور که باید و شاید به سوالات جواب دهند؟
بعد از بررسی سوالات 10 سال گذشته ی کنکور و مقایسه و تحلیل روند سوالات به این نتیجه رسیدیم که سوالات به سمت مفهومی و دقیق شدن پیش می روند ، یعنی کاملا" از کلیشه ای بودن خارج شده اند .
همچنین سازمان سنجش تصمیم گرفته است، دقیقا" فقط از متون ،مثالها و تمارین کتب درسی و مطالب مفهومی وابسته به آنها سوال طرح کنند .
گزینه ها را طوری طراحی کنند که فقط کسانی که آن مطلب را کامل فهمیده و یادگرفته اند، بتوانند از بین گزینه ها درست ترین را انتخاب کنند .
در سوالات ، کاملا" مشهود است که داوطلبان باهوش تر ، پرتلاش تر ،ماهرتر، دقیقتر و بهتر را غربال خواهند شد .
متاسفانه چون برخی مراکز پیش دانشگاهی و دبیرستانها و مخصوصا" کلاسهای کنکور دانش آموزان را به سوی سطحی خواندن و حفظ کردن مطالب سوق می دهند و دانش آموزان به جای اینکه دروس را تشریحی و دقیقتر بیاموزند و نقاط ضعف خود را مرتفع کنند ، روش تستی خواندن و نحوه ی تست زدن را می آموزند.
در این میان سازمان سنجش برای مقابله با این نظام غلط و غیر اصولی ، سیاستهایی ( مفهومی ترکردن سوالها و تاثیر معدل نهایی سال سوم متوسطه ) را در پیش گرفته است تا داوطلبان برای فراگیری دقیق و عمیق درسها ارزش بیشتری قائل شوند .
سازمان سنجش ادعا کرده :
سوالات به طور متوسط در سطح پاسخگویی 20تا25درصد از داوطلبان است که از سطح علمی خوبی برخوردارند و برای ما توان پاسخگویی آنها مهم است .
در حقیقت در کنکور سراسری سوالی خوب و استاندارد است که در یک گروه آزمایشی بین 10تا30 درصد داوطلبان بتوانند به آن پاسخ صحیح بدهند.
حال با این اوصاف ، پس باید برای موفقیت در کنکور 85 چگونه درس بخوانیم ؟!!!
طلاق
طلاق شعله ی محبت را خاموش می کند، عشق ها را به کینه و دشمنی بدل می سازد، ضعف های یکدیگر را در برابر چشم هم بزرگ می نماید.
حتی سبب می شود که آنان فقط نقاط منفی یکدیگر را ببیننند، هر کدام سعی دارد دیگری را متهم سازد و زمینه را برای سقوط او فراهم نماید، زنی مهربان یک باره لجباز می شود و مردی با چنان عظمت و وقار یک باره عیب جو می شود و این همه برای پاره کردن رشته ی الفت هاست.
یکی از بزرگترین خطراتی که در زندگی همه ی انسان ها وجود دارد، طلاق است، جدایی و طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین گرم داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناسند، اگر پدران و مادران بدانند طلاق و جدایی چه محرومیتی را برای فرزندان پدید می آورد و دل نازک طفل را چگونه شکند و او را از چه لذاتی محروم می سازد، شاید هرگز تن به این کار در ندهند، جدایی پدر و مادر از یکدیگر کودک را به اختلال عاطفی دچار می سازد، حالت افسردگی برای او پدید می آورد و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می سازد که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است. جدایی از والدین به خاطر طلاق در وضع تحصیلی کودک هم اثر می گذارد، توان فعالیت و حتی ورزش را از او می گیرد.
ستیزهای خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد، رفتاری است نا بهنجار و غیر طبیعی، گاهی کسانی که به چنین کاری دست می زنند تصورش هم برای آدمی چندش آور است . برای یک زوج تحصیل کرده و بالغ با داشتن فرزندانی در کنار، فرزندانی که همین والدین کم احساس و کم عاطفه آنها را به این جهان هستی آورده و اکنون با یک تصمیم نابخردانه آنها را تنها و بی کس رها می کنند و دنبال هوس های جدیدی با فرزندان جدیدی می روند. به هم ریختن کانون گرم خانواده، گناهی نابخشودنی و غیر قابل توجیه ناسازگاری خطایی است فردی، تعرضی است از جانب انسانی به انسانی دیگر که با قدری گذشت و تساهل در موارد بسیاری قابل جبران است، چه بسا خطا کننده، خود بر سر عقل آید و از کرده پشیمان شود، ولی ستیزه و طلاق خطا و گناهی است اجتماعی؛ گسستن سنگ بنای اجتماع است، در هم ریختن شالوده ی زندگی است، ازدواج امری است مربوط به دو فرد، ستیزه و نهایت طلاق امری است اجتماعی که صدمه و زیان آن به جامعه می رسد، عشق جوان ها را به تشکیل خانواده سست می کند و اعتماد اجتماعی را سلب و مخدوش می سازد. پس طلاق امری است ناموجه می توان خانواده را در دو جهت عام و خاص در نظر گرفت، خانواده به معنی عام آن در قدیم بیشتر مورد توجه بوده است و پدر و مادر، فرزندان و تمام افرادی را شامل می شود که در قانون مدنی به ترتیب اولویت می توانند از ما ترک دیگیری سهم الارثی داشته باشند، اما خانواده به معنی خاص عبارت است از شوهر، زن و فرزندان آنها با وجود اینکه قوانین ما خانواده را دقیقا تعریف نکرده و برای اعضای خانواده، شخصیت حقوق متساوی قایل نیست. خانواده قدیمی ترین و کهن ترین هسته ی طبیعی است که از بدو پیدایش بشر وجود داشته است. در واقع خانواده حکم سلول را در ساختمان اندام موجودات دارد. خانواده کانون حفاظت خانوادگی و اجتماعی است که بسیاری از نویسندگان و حقوقدانان درباره ی آن سخن گفته اند، حاصل جمع پدیده آمده از خلاق خانواده هایی است که آن جامعه از آنها تشکیل یافته است. نیمی از جمعیت ایران به واسطه ی تنگ نظری های مردانه از فعالیت های اجتماعی دور مانده اند، به طوری که از قدرت فکری و توان بانوان کمتر در جهت بهسازی و سازندگی کشور استفاده می شود که امید است مسئولین و دست اندرکاران متوجه این نقیصه ی بزرگ در روند بکارگیری نیرو و توان های اجتماعی، در ساختار بهتر جامعه استفاده نمایند و از تنگ نظری و بد اندیش ها دست بردارند و راه را برای ورود هر چه بیشتر بانوان در کوشش های اجتماعی باز کنند. اگر به این جنبه های انسانی حقوق زن توجه بیشتری شود، منشا ستیزه های خانواده کمتر شده و از جدایی زن و مرد و انحراف فرزندان رها شده جلوگیری می شود و در نهایت به جامعه ای از سلامت جسم و روان خواهیم رسید که کمتر دچار ستیزه و جدایی می گردد. براساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، دو عامل وراثت و محیط سهم بسزایی در میزان بزهکاری دارند، اما سوابق نشان می دهد که نه وراثت و نه محیط هیچ کدام به تنهایی نمی توانند عامل ایجاد جرم باشند، بلکه زمینه ی ارثی فرد، همراه با خصوصیات خلقی و محیطی و تاثیری که افراد دیگر در زندگی انسان دارند، می تواند سبب بروز جرم باشد. خانواده مهمترین نهاد اجتماعی موجود در جوامع انسانی است و از نظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و نحوه ی کیفیت آن از حیث تطابق بعدی فرد در جامعه دارای آثار وسیعی می باشد، میزان سازگاری و کیفیت روابط عاطفی زن و شوهر و دیگر کسانی که هسته ی اصلی خانواده را تشکیل می دهند و نیز نقش آموزشی خانواده و اهمیت آن در رشد شخصیت ، روابط عاطفی فرزند و خانواده مسایل روانی – جسمی ناشی از حیات خانوادگی- هر یک از این جنبه ها در ساختن قالب کلی شخصیت کودک مؤثر هستند و امروزه طرح هر کدام از این مباحث اختصاص به یکی از رشته های جامعه شناسی و روان شناسی پیدا کرده است.
اثرات و عوارض طلاق: با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای اجتناب از مخاطراتی پذیرفته شده است، مع هذا چون از عوامل گسیختگی و پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت، زیرا طلاق در نظر جم شناسان در وقوع بزه بی تاثیر نیست و از عوامل جرم زا محسوب می شود، میزان طلاق را در یک جامعه می توان به مثابه ی معیار عدم ثبات و تزلزل اجتماعی تلقی کرد، از نظر جرم شناسان نتایج وخیم طلاق را باید به این شرح بررسی نمود:
1) اثر طلاق در مردان و زنان که فاقد فرزند هستند.
2) اثر طلاق در فرزندان
3) زیان اجتماعی طلاق اثرات طلاق در مردان بدان سان که اشارت رفت این است که آنان را افرادی غیر متعهد بار می آورد، آمار چنایی نشان می دهد که تعداد این افراد غیر متعهد در میان زندانیان قابل ملاحظه است اثر طلاق در زنان بخصوص آنهایی که پناهگاهی ندارند و فاقد استقلال اقتصادی هستند، سخت خطرناک است، زنان مطلقه خیلی دیر به خانه ی بخت دوم پای می گذارند و ای بسا که این امید هرگز جامه ی عمل نپوشد و احتمالا راه را برای انحراف و سقوط آنان بگشاید. اثر طلاق در فرزندان متعلق به کانون از هم پاشیده بسیار شدید است و عقده هایی غیر قابل تحمل و توام با نفرت در آنان به وجود می آورد که شدیدتر از وضع یتیمی است مسایلی که درباره ی زن پدر وجود دارد در مورد کودکانی که دارای مادر مطلقه هستند ولی بر اثر لجبازی و یک دندگی پدر مجبورند زن پدر را تحمل کنند نیز صادق است و این دسته هم زندگی توام با نکبت و ترس و شقاوت و سیه روزی را می گذرانند.
پی نوشتها:
کتاب محمد حسن فرجادی
استاد دانشگاه تهران
سلام لطفا در وبلاگتون لوگوی مرا هم قرار دهید تا ارتباطمان بیشتر شود.ممنونم |
oloomequran.parsiblog.com |
جمعیت امدادگران وصال
سلام/ متن خاطره جالبی بود . مخصوصاً برای ما امدادگرها . یک نکته : ما از متن شما در تالار گفتمان سایت امدادگر استفاده کردیم . |
sadegh_rv | vesalteam.parsiblog.com |
مولودی شماره 1:
www.ModiraneFarda.ir/sound/M_F_1.wma
مولودی شماره 2:
www.ModiraneFarda.ir/sound/M_F_2.wma
مولودی شماره 3:
www.ModiraneFarda.ir/sound/M_F_3.wma
مولودی شماره 4:
www.ModiraneFarda.ir/sound/M_F_4.wma
کافیه آدرس رو تو قسمت موسیقی وبلاگ بخش مدیریت وبلاگتون کپی کنید...
نظر بدین متشکرم
قالب های جدید تهیه شده :
برای دیدن قالب ها کافیست روی لینک آن کلیک کنید . برای استفاده از این قالب ها ، بر روی لینک قالب کلیک راست کنید و گزینه save target as را برگزینید تا قالب روی هارد شما ذخیره شود . حالا فایل ذخیره شده را توسط برنامه Notepad باز کنید و محتویات آنرا با عمل copy-paste در بخش ویرایش قالب سایت ارائه دهنده وبلاگ کپی کنید . |
|
نمایی از چند قالب:
آرشیو بخش موبایل
نرم افزار
نرم افزار نوکیا سری 60
نرم افزار نوکیا سری 60v3
نرم افزار نوکیا سری 80 و 90
نرم افزار سونی اریکسون
نرم افزار های موتورلا
نرم افزار پاکت پی سی
نرم افزار جاوا
ابزار کامپوتری
تم
تم نوکیا سری 60
تم نوکیا سری 60v3
تم نوکیا سری 80 و 90
تم سونی اریکسون
تم موتورلا
تم پالم و پاکت پی سی
بازی
بازی نوکیا سری 60
بازی نوکیا سری 60v3
بازی نوکیا سری 80 و 90
بازی نوکیا N-Gage
بازی سونی اریکسون
پالم و پاکت پی سی
بازی های جاوا
مولتی میدیا
کلیپ صوتی
کلیپ تصویری
عکس پسزمینه
عکس اس ام اس
محافظ صفحه ی نمایش
دیگر
کدهای مخفی
آهنگ سازی
آموزش
اخبار
پرسش و پاسخ
عدالت لفظی بسیار زیباست ودر طول تاریخ هر کس ماندگار و جاودانه شد به وسیله همین کلمه بود . هر قوم و قبیله ای که در تاریخ ثبت شد به واسطه رعایت و عدم رعایت عدالت بود .اولین منشور عدالت توسط ایرانیان نوشته شد و اولین و اخرین فرد عادل روی کره خاکی امیر المومنین علی ابن ابیطالب بود . من همیشه فکر میکردم اگر فردی بیاد و عدالت را در جامعه ما پیاده کنه ما هم مثل قبایل دیگه در تاریخ جاودانه خواهیم شد . تا اینکه فردی پیدا شد بنام احمدی نژاد با شعارهای عدالت خواهی . اما مشکل از اینجا شروع شد و باعث تغییر در افکار و عقاید من شد مشکل چی بود؟ اجرای عدالت در عمل و در ذهن یا بروی کاغذ فرق میکنه یعنی شما می توانی در ذهن خودت یک شهر یا مدینه فاضله بسازی و یا در کتاب شرح حال یک حکومت عادل را بنویسی ولی وقتی که می خواهی اون عدالت را در عمل اجرا کنی با مسایلی روبرو میشوی که اگر ابزار و وسایل لازم را نداشته باشی محکوم به شکست می شوی و این شکست از همه شکست ها بدتر هست چرا که شما با عمل اشتباهتون باعث شدین عدالت لکه دار بشه . در این مدت که از ریاست اقای احمدی نژاد میگذره من چیزی از عدالت در جامعه ندیدم جز شعار اونم فقط به این دلیل که ایشان ابزار اجرای عدالت را ندارند . نود درصد افرادی که با ایشان کار میکنند فقط دنبال کسب منفعت هستند افرادی که به عنوان مشاور انتخاب کرده همگی دنبال سوئ استفاده هستند . هیچ فرقی با زمان ریاست خاتمی و هاشمی نیست در زمان انها به یک طریق بار خودشان را بستند در این زمان به اسم عدالت خودی و غیر خودی دارن بار خودشان را میبندند. در زمان قبل پست مشاورت را به ادمهای هم مسلک خود می دادند و اونها هم با این عناوین به دنبال کاسبی بودند الان هم همین جور هست وزرائ قبلی همش برای منافع حزب و خانواده خود تلاش می کردند الان هم همینطور هست منتها الان به طریق دیگه این کار را می کنند . افرادی که در زمان قبل بر مسند کار بودند همگی از اشراف و سر مایه داران بودند الان هم کسانی که امده اند از همان قشر هستند . در اصل هیچ تغییری نکرده فقط این امده و ان یکی رفته . اما پیشنهاد من به رییس جمهور . اگر می خواهید انقلاب ما در تاریخ ثبت بشه باید از قبل ابزارهای عدالت را تهیه می کردی . اما مشکلات مملکت ما
1) همه می دانند که تعداد جوانان در کشور ما زیاد هست و همه نیاز به شغل و ازدواج دارن و چون طبق دین و مذهب ما پسر ها باید برای ازدواج دارای شغل مناسب باشند تا بتوانند به خواستگاری دختر ها بروند پس باید ابتدا به دنبال یک شغل بگردند که مشکل از اینجا برای پسر ها اغاز می شود . شما اگر به ادارات دولتی و شرکتهای دولتی و خصوصی بزنید می بینید نود در صد کارمندان انها همه خانو هستند و همه مجرد . وپسر ها همه بیکار حالا چه کسانی و چه دست هایی در کار هست که این مشکل را درست می کنند خدا عالم است همه از بیکاری یا جذب ارتش می شوند یا نیروی انتظامی و تمام گزینش های ادارات فقط خانومها و مردهایی که اهل شهرستان باشند و چیزی از سیاست سر در نمی یارند را جذب میکنند و اکثر گزینش گر ها هم شهرستانی هستند اکثر کسانی که در ادارات دولتی کار میکنند اهل شهرستان هستند و بچه های تهران همه بیکار . و شما می بینید تمام دختر ها سر کار هستند و دارای درامد مناسب و پسر ها بیکا ر و اونوقت چه اتفاقی می افته ... دزدی تجاوز به زنها . ادم ربایی . ناامنی که همه به خاطر نبود کار و امنیت شغلی که مردها ندارند دست به اینکار ها می زنندبرای حل این مشکل باید ابتدا تمام سازمانها و مراکز دولتی از جذب دختر خانومها خوداری و کلیه جوانهایی که بیکار هستند را جذب کنند
2) مشکل اموزشی که همان رفتن به دانشگاه هست باید بر طرف شود . شما میبینید هفتاد درصد دانشجو ها دختر هستند و پسر ها چون استرس سر بازی و شغل مناسب را دارند پس نمی توانند تمر کز داشته باشند و چون دانشگاه تنها جایی هست که اینده شما را تایین و تظمین می کند بنابراین دچار مشکل می شوند در صورتی که دختر خانومها نه مشکل سربازی دارن و نه دقدقه شغل چون شوهرشان باید خرج و مخارج او را تامیین کند پس خیلی راحت درس میخوانند و قبول میشوند و چون ازادی که در دانشگاه دارند بیشتر از منزل پدریشان هست در نتیجه سعی بیشتری میکنند تا با قبولی در دانشگاه بتوانند ازاد باشندو می دانید رابطه دختر و پسر در دانشگاه مثل اب خوردن هست و بدون دردسردر اینجا باید دولت سهمیه ورودی اقایان را بیشتر از خانومها کند
3)حل معظل نیروی انتظامی . همه می دانند نود درصد کارکنان نیروی انتظامی بچه روستا و شهرستانهایی هستند که در انجا شغل مناسبی نیست و از سر ناچاری وارد این ارگان می شوندوقتی به این شخص اسلحه و ماشین اخرین سیستم و قدرت می دهیم دچار فساد می شود . برخورد نا مناسب این نیرو با مردم عدم رعایت مسایل اخلاقی عدم گزینش مناسب و نبود نظارت بر عمل کرد انها ونبود یک سیستمم حفاظت مناسب باعث می گردد دید مردم نسبت به حکومت عوض شود . شما اگر سری به کلانتری های تهران بزنید کاملا متوجه منظور من می شوید 0 برای حل این مشکل باید تمام نیروها از استان خودشان تامین گردد یعنی یک کسی که اهل زاهدان هست و کسی را در تهران ندارد نباید در تهران جذب و استخدام کرد هر کسی تو شهر خودش جذب نیرو بشود روسای کلانتری ها و کارمندان همه از همان شهر باشند چه اشکالی داره . سیستمم حفاظت خیلی ضعیف میباشد چون همه بچه شهرستانی هستندو فقط دنبال رسیدن به جایگاه و پول و غیره میباشند . وضع کلانتری های ما مثل قرون وسطی هست بازداشتگاههای کثیف بدون نور و همه چه دکتر چه سارق و چه قاتل تو یک اتاق هستند