اسمان رنگ خون دارد وقتی که افتاب از پس چشم های او می گذرد
جای تعجب نیست که ما هم با رفتن هردوست چشمانمان خونی شود
در کنار هم بمانیم تاانتظار انتظار مارا بکشد نه اینکه ما انتظار هم را بکشیم
درخت چه چه ثمر دهد نیکو اید گرچه ثمر هر سال یک ماه ویک بار باشد انتظار آن میوه شیرین است اما باز سخت
دوستان عزیز منتظر شما هستم
بانظر زیبایتان
یادت نره عزیز
نمی دانم که سنگم یا که ازخاک
جدایی را به این سختی ندیدم
خدایی را به این پاکی ندیدم
جماعت یک صدا گویند یا حق
که شاید پاکی رویت ببیند
خداهستی خدا دانی که گفتم
که روز سنگ وشیشه هم دل ایند
همه گویند ازپاکی یاحق